طاها... یک مرد کوچک

متن مرتبط با «بزرگ» در سایت طاها... یک مرد کوچک نوشته شده است

رایا می گه نمی خوام بزرگ شم

  • تازگیا پارک رو به این امید می ری که دوست پیدا کنی ولی چون هوا سرده خوب کسی نمی یاد و تو کلی ناراحتی می کنی که هیچ کس نیومد من دوست نشدم و ....امروز بهت گفتم هر وقت دیگه کت نپوشیدیم می خوام ببرمت مهدکودک اونجا یه پارک خوشگل داره و یه عالمه دوست کلی بهت خوش می گذره اولش کلی استقبال کردی و حتی تا شب مدام رویاشو بافتی و به طاها و بابا خبر دادی که قراره بری مهدکودک اما یهو ورق برگشت ...حالا الان دو روزه تصمصم گرفتی غذا هم نخوری که بزرگ نشی و نری مهدکودک ... آخه مادر من چه ربطی داره غذاتو بخور وروجک دوست داشتنی ...داستانها داریم ما بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها