جشن دندونی رایا دخترم

ساخت وبلاگ
امروز برای رایای جانم جشن دندونی گرفتیم .... بازم مامان لیلا زحمت آش دندونی خوشمزه و حتی الویه رو کشید ... گفت برای طاها خودم درست کردم برای رایا هم خودم درست می کنم .... تنها فرقش این بود که تو خونه ی خودمون گرفتیم و زحمت مامان و خاله مهدیه دوبرابر شد .... 

مهمونیمون خانومانه بود .... و به غیر از خانومای فامیل دوتا از دوستای طاها جون هم با ماماناشون بودن ... به این ترتیب تیم طاها تشکیل شد و از اول تا آخر مهمونی با دوستاش و رادین تو اتاق بودن .... 

باز هم به رسم سرزمین پدری پارچه ی ترمه ای پهن شد اما این بار مامان اشرف نبود که واسه دخترکم برنج و عدس سرخ شده بیاره ... البته عمه ساناز زحمتشو کشیده بود اما جای خالی مامان اشرف ناجور تو ذوقم می زد ....

دخترکم هنوز یاد نگرفته بشینه اول رو شکم خوابوندنش و دیدن نمی شه ، بعد با کمک کوسن و بالش نشست و متعجب بقیه رو نگاه کرد .... و بالاخره با کلی تشویق دستی به طلا زد ... قربون کلاغ خوشمزه ام برم من ... و در آخر از اونجایی که مراسم دندونی مصادف شده بود با 5 ماهگی پرنسس رایا ... شمع کیک 5 ماهگی رو با تم دندون و با حضور مهمونامون خاموش کردیم ....

دیگه اینکه پاستیل دندون پیدا نکردیم اما عکس یادگاری به مهمونامون دادیم ....و کلی کادوهای خوشگل و پول نقد هم گرفتیم 

طاها... یک مرد کوچک...
ما را در سایت طاها... یک مرد کوچک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amystarletb بازدید : 125 تاريخ : چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت: 8:48