نازنینم پسرکم ...
تو این شلوغی چیدمان خونه ... امروز تمام خستگیامو به در کردی ... بعد از مدتها ... مدتها ... مدتها ... امروز یهویی بهم گفتی مامان خوشگل ... یهو بردیم تو روزای یکی دو سالگیت ... راستی چی شد که دیگه بهم نگفتی مامان خوشگل ... تروخدا همیشه دوستم داشته باش ... من عاشقتم مرد کوچکم ... مرسی که هستی و از خدا خیلی ممنونم که ترو به من داد...
کسی که همیشه عاشقته ... مامان
طاها... یک مرد کوچک...برچسب : نویسنده : amystarletb بازدید : 92